شهید سید حسن میرنوراللهی
قسمتی از گفتگوی جانباز سیدسیفالله میرنورالهی برادر شهید سید حسن میرنوراللهی👇
بعد از حضور ما در منطقه، دستور رسید باید برای عملیات فتحالمبین آماده شویم. رزمندگان واقعاً حال و هوای معنوی خاصی داشتند.
موقع عملیات این حالات بیشتر میشد. عدهای مشغول نوشتن وصیتنامه شدند.
شب قبل از عملیات برادرم سیدحسن گفت: “دیشب خواب دیدم به جایی میروم که دوتا از خواهرهایمان که در کودکی از دنیا رفتهاند، آنجا هستند. جای خیلی زیبایی بود.”
من خیلی به خواب او اعتنا نکردم، اما بعدها فهمیدم که آن خواب از شهادتش خبر میداد.
🔸️🔸️🔸️
شهادت سید حسن میرنوراللهی چگونه بود؟
نیمههای شب بود که بیدارباش زدند و گفتند هر چه زودتر سوار کامیونها شوید. همه ما با شور و ذوق زیادی آماده شدیم و از یکدیگر حلالیت طلبیدیم و خداحافظی کردیم.
من و سیدحسن با هم بودیم. آقای عابدینی هم فرمانده دسته ما بود. منطقه عملیاتی ما تپه سبز بود.
وقتی به محل مورد نظر رسیدیم، عملیات فتحالمبین با رمز یازهرا (س) شروع شد. درگیری شدیدی رخ داد که یکی از تانکهای ما هم هدف آتش دشمن قرار گرفت.
در حال پیشروی بودیم که تکتیراندازان بعثی چند تن از آرپیجیزنهای ما را هدف قرار دادند و شهید کردند.
من و سیدحسن و فرمانده دسته در یک شیار بودیم.
💠 ناگهان تیری به سر سیدحسن اصابت کرد. سه بار گفت: «یا امام زمان (عج)». او را در آغوش گرفتم و در همان لحظه به شهادت رسید.
مزار شهید سید حسن میرنوراللهی واقع در روستای اورازان در کنار بارگاه امامزادگان سید علاالدین و سید شرف الدین میباشد. فرزندشان نیز در کنار پدرش آرمیده است.
گفتنی است که ایشان برادر دوقلو شهید سید حسین میرنوراللهی است.
شادی روح شهید سید حسن میرنوراللهی و شهدای روستای اورازان صلوات
باشد که ایشان امشب مارا نزد امام حسین علیه السلام یاد کنند.